نویسنده: محمد دشتی




 


پیش از آنکه پیرامون علم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به ارزیابی بپردازیم باید ریشه های پیدایش علوم علوی را بشناسیم که امام علی علیه السلام از کدام سرچشمه ی جاری علوم می نوشید؟
و علوم و اسرار نهان را از کجا دریافت می فرمود؟

1- علم غیب و وحی الهی

1- امام صادق علیه السلام فرمود:

جَعَلَ اللهُ بینَهُ و بینَ الامامِ عموداً مِنْ نورٍ ینظُرُ اللهُ به الی الامام و ینظرُ الامامُ بهِ الیهِ، فاذا ارادَ علمَ شیءٍ نظرَ فی ذالکَ النور فعرفَهُ. ***
«خداوند متعال مابین خود و امام ستونی از نور قرار داده که از این طریق به امام می نگرد و امام از این راه به پروردگارش، هرگاه بخواهد چیزی را بداند به آن ستون نور نظر می افکند و آگاهی لازم را به دست می آورد.» (1)
***

2- از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شد که فرمود:

اَنا الذی عندی مفاتیح الغیب لا یعلمها بعد محمد غیری.
***
«من آن کس هستم که پیش من است کلیدهای غیب، و جز من پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم کسی از آنها آگاه نیست. (2)
***

3- در تفسیر «الرحمن علم القرآنْ» می فرماید:

پیغمبر بیان علم قرآن را به امیرالمؤمنین علی آموختند و آنچه بشر محتاج به آنست علی می دانست.
***

4- سلمان فارسی روایت می کند که: امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

من دارای علم منایا و بلایا و وصایا و انساب و فصل خطاب و مولد اسلام و مولد کفر هستم من هستم که فرق بین حق و باطل می دهم پس از من بپرسید هرچه می خواهید تا روز قیامت برای شما شرح خواهم داد.
***

5- پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

«و کلَّ شیٍ احصیناهُ فی امام مبین»
«همه علوم اولین و آخرین را به امام آموخت.»
هیچ علمی از تر و خشک عالم نیست که علی نداند و اگر نمی دانست چنین اعلامی نمی کرد که:
بپرسید از علی هرچه می خواهید پیش از آنکه علی را نبینید.
***

6- و این ماخره نبود بلکه حقیقتی بود که غیر از علی هیچکس جرئت چنین دعوی نداشت.

درباره ی علم علی بن عباس می گوید:
فجمع الله القرآن فی قلب علی و جمعه علی بعد موت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بسته اشهر
***
خداوند قرآن را در قلب علی جمع نمود همانطور که به قلب پیغمبر نازل کرد و پس از رحلت رسول خدا علی در ظرف شش ماه قرآن را روی صحایفی نوشت که محفوظ بماند. (3)
***

2- علوم و آموزش های پیامبر

الف- از عبدالله بن بریده نقل شده که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

برای هر پیامبر، وصی و وارثی است، به تحقیق وصی و وارث من علی بن ابیطالب است. (4)

ب- از امام صادق علیه السلام روایت شده که فرمود:

لم یُعلمَ الله محمداً صلی الله علیه و آله و سلم علماً الا و امرهُ أنْ یعلِّمَهُ علیه علیه السلام
***
«پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از خداوند متعال چیزی از علم یاد نگرفته است، مگر اینکه آن را به علی علیه السلام یاد داد.» (5)
***

ج- شیخ جمال الدین محمد بن احمد الحنفی با اسناد خود از این مسعود نقل می کند که او گفت، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

چون خداوند آدم را خلق کرد، آدم علیه السلام از پیشگاه پروردگار درخواست نمود، پیامبران و جانشینان آنها را که از نسل او پدیدار می شوند به او بنمایاند، پس خداوند صحیفه ای فرو فرستاد، آدم علیه السلام نام انها را در آن خواند تا رسید به نام محمد صلی الله علیه و آله و سلم، دید در کنار نام آن حضرت نام علی بن ابیطالب علیه السلام نوشته شده است.
***
آدم علیه السلام سئوال کرد:
خدایا این محمد پیامبر است و بعد از او پیامبری نخواهد آمد، پس این نام کیست که بعد از نام او نوشته شده است؟
***
صدائی که شخص صدا کننده دیده نمی شد، به آدم چنین گفت:
صاحب این نام علی است، وصی و وارث علم پیامبر و شوهر دختر و پدر ذریه ی اوست. (6)
***

د- میر محمد صالح حنفی مشکین قلم، از خلیفه ی دوم روایت می کند:

آنگاه که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در میان اصحاب عقد برادری بست و در حق علی علیه السلام فرمود:
این علی در دنیا و آخرت برادر من است و خلیفه ی من بر خاندان من می باشد و وصی من در میان امت من و وارث علم من و ادا کننده ی دین من است.
مال او از مال من و مال من از مال اوست.
نفع و ضرر او، نفع و ضرر من است، هر آنکه دوست دارد او را، مرا دوست داشته و هر آنکه او را دشمن بدارد، البته مرا دشمن داشته است. (7)
***

ه‍- انس بن مالک نقل می کند که:

ما در خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودیم که فرمود: هم اکنون وارد می شود بر شما مردی که او سید اوصیاء (بزرگ و سرور امامان) و رهبر زنان و مردان مؤمن، و قبله گاه عارفین و یاری دهنده ی دین و وارث علوم تمام پیامبران آسمانی است.
***
راوی می گوید:
با خود گفتم، خدایا او را از انصار قرار بده، در این حال دیدم علی بن ابیطالب علیه السلام وارد شد. (8)
به نقل خوارزمی، پیامبر خدا فرمود:
ای انس! این شخص کیست که وارد شد؟
گفتم: علی است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم برخاست و او را در آغوش کشید، سپس عرق چهره ی او را پاک کرد.

و- پیامبر خدا خطاب به علی علیه السلام فرمود:

اَنتَ اخی و وارثی
«تو ای علی برادر و وارث من هستی».
***
حضرت امیرالمؤمنین عرض کرد:
یا رسول الله، آنچه از تو ارث می برم چیست؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
آنچه انبیاء گذشته ارث دارند.
امام علی علیه السلام پرسید: آن ارث چه بود؟
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
کتاب خدا و سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم (9).

ز- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

علی برادر و وزیر و وصی و وارث و خلیفه ی من و رهبر هر مؤمن است. (10)

ح- ابی حمزه ی ثمالی می گوید:

شنیدم از امام باقر علیه السلام که فرمود:
در اواخر ایام عمر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، خداوند به او چنین وحی فرمود:
فاجعلِ العلمَ الذی عندکَ و الاءیمان و الاِسمِ الاکبرِ و میراثَ العلمِ و آثار علمِ النبوهِ فی اَهلِ بیتکَ عندَ علیِّ بن ابیطالبٍ. (11)
***
«پس آنچه در نزد تو است از علم، ایمان، اسم کبیر، میراث علم و آثار نبوت، آنها را در اهل بیت خود نزد علی بن ابیطالب قرار بده.»
***

ط- از امام صادق علیه السلام روایت شد که فرمود:

خداوند متعال همه ی علوم انبیاء را به طریق وحی به پیامبر عزیزش تعلیم داد.
و نیز تعلیم داد از علوم، آنچه را که به پیامبران پیشین تعلیم نداده بود.
آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن همه از علوم و اسرار را تماماً به علی علیه السلام بیاموخت.
راوی پرسید:
آیا علی علیه السلام از بعضی پیامبران اعلم است؟
امام صادق علیه السلام در پاسخ فرمود:
خداوند هر آنکه را می خواهد گوش هایش را باز می کند، من می گویم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم علاوه بر اینکه علوم و دانش تمام انبیاء را جمع کرد و به آنها دانا بود، خداوند متعال علوم ویژه ای به او بخشید که گویا پیامبران پیشین از آن بهره ای نداشتند، بدون شک رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم همه ی آن علوم را در نزد علی به ارث گذاشت باز می پرسی آیا علی علیه السلام از بعضی پیامبران داناتر است؟!
سپس این آیه را خواند:
الذی عندهُ علمٌ مِنَ الکتابِ
«کسی که در نزد او علم کتاب است.»
***
بعد انگشتان مبارکش را باز کرد و بر سینه ی خود گذاشت و فرمود:
و عندنا و اللهِ علمُ الکتابِ کُلُّهُ (12)
«به خدا سوگند همه ی علم در پیش ما است.»
***

ی- امیرالمؤمنین علیه السلام خود فرمود:

سَلونی عن اسرار الغیوبِ فانی وارثُ علومِ الانبیا و المرسلین. (13)
***
«از من سئوال کنید از اسرار غیب، همانا من وارث علوم تمام پیامبران و رسولان هستم.»
***

ک- ابن عباس گفته است که:

علم پیامبر خدا از علم خداوند متعال است.
و علم امام علی علیه السلام از علم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سرچشمه گرفته و علم من از علم علی علیه السلام است.
سپس ادامه داد و گفت:
علم من و تمام اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در مقابل علم علی نیست، مگر مانند قطره ای از هفت دریا. (14)
***

ل- از ابن مسعود نقل شده که گفت:

من در حضور پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم بودم از علی علیه السلام سئوال شد، فرمود:
حکمت به ده جزء تقسیم شده که نُه جزء آن به علی علیه السلام عطا گردیده و تنها یک جزء آن به دیگران رسید که علی علیه السلام در آن یک جزء هم از دیگران داناتر است.
***
و در جای دیگر فرمود:
علم ده قسم است، نُهْ قسم آن در نزد علی علیه السلام است و یک قسم آن برای دیگران است که علی علیه السلام در آن نیز از همه داناتر است. (15)

م- از جمله ی احادیث مشهور که در میان خاصه و عامه به حد تواتر رسیده است این حدیث پیامبر است که فرمود:

انا مدینهُ العلم و علیٌ بابها و مَنْ ارادَ العلمِ فلیأتِ البابَ (فلیأتِ علیاً) (16)
***
«من شهر علم و دانش هستم، علی دروازه ی آن است و هر کسی که بخواهد به شهر علم بیاید باید به سراغ علی برود».
***
مولوی گوید:

 

چون تو بابی آن مدینه علم را
چون شعاعی آفتاب حلم را

باز باش ای باب بر جویای باب
تا رسد از تو قشور اندر لباب (17)

در روایت دیگر از امام حسن علیه السلام وارد شد که جدم پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
انا مدینه العلم و علی بابها و هلْ تَدْخُلِ المدینهَ الا مِنْ بابها (18)
***
«من شهر علم و علی علیه السلام درِ آن است و آیا برای ورود به شهر راهی جز درِ آن وجود دارد؟»
***

ن- از ابن عباس نقل شده که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

سِرتُ بینَ یدی ربی کلمنی و ناجانی فما علمتُ شیئاً الا علمتُهُ علیاً فهوَ بابُ عِلمی (19) ***
«چون در شب معراج سیر کردم و به قرب حق رسیدم، خداوند با من تکلم کرد و نجوا نمود، من یاد نگرفتم چیزی را مگر اینکه آنرا به علی علیه السلام نیز یاد دادم، پس علی علیه السلام باب علم من است».
***
این حدیث به عبارات گوناگونی نقل شده. (20)

س- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

اَعلمُ امتی مِنْ بعدی علیُّ بن ابیطالب
***
«داناترین امتم بعد از من علی بن ابیطالب است.» (21)
***

3- کتاب ها و نوشته های امام علی علیه السلام

از عجائب صفات علی علیه السلام این است که بین علم و عمل و بین شمشیر و قلم جمع کرده، فصاحت و بلاغت را در اسرار جنگ بیان فرموده و تألیفات علی علیه السلام موجب شهرت جهانی او گشته است.
کمتر انسان با سوادی در جهان بشریت هست که اهل مطالعه باشد و علی را نشناسد.
کلمات گهربارش چون شمشیر خونریزش صف بسته، فصاحت و بلاغتش چون هیبت و صلابتش لرزاننده بود، امیرالمؤمنین اولین کسی است که به تألیف پرداخت و پس از او سلمان فارسی و ابوذر غفاری و اسبغ بن نباته و عبدالله بن ابی رافع به تألیف کتب اسلامی پرداختند.
تألیفات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بنابر آنچه در کتب تاریخ آمده است، مانند:

1- قرآن مجید بر تربیت نزول آیات

که کامل ترین و صحیح ترین نسخه ی آن به خط کوفی حضور امام زمان است که به وراثت به دست امام علی علیه السلام سپرده شده و غالب مورخین از آن نام برده اند.
سلیم بن قیس می گوید:
امام علی علیه السلام فرمود:
هیچ آیه ای بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل نشده، مگر اینکه آن را برای من می خواند و من با خط خود آن را می نوشتم.
او از خدا می خواست تا آن را به من بفهماند و در حافظه ی من قرار دهد.
و آنگاه که آیات قرآن را حفظ کردم هیچیک از آنها را فراموش نکرده ام و نیز تأویل آیات را به من یاد می داد، من هم آنرا حفظ می کردم.
او برای من می خواند و من می نوشتم آنچه را که خداوند به وی تعلیم نموده بود از حلال و حرام، اوامر و نواهی، اطاعت و معصیت، آنچه که بوده و خواهد بود تا روز قیامت، به من آموخت و من آنرا حفظ کردم و حتی یک حرف از آنرا فراموش نکرده ام، سپس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم دست بر سینه ام گذاشت و به درگاه خداوند دعا کرد که قلبم را از علم و فقه و فهم و حکمت و نور سرشار گرداند. (22)
***

2- نوشته های شخصی

که 60 نوع از علوم قرآن را با ذکر مثال های روشن آورده است:

3- جامعه ی علوی

کتابی است که بر پوست نوشته شده و طول آن هفتاد ذراع است.
مطالب آن را پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام آن را نگاشته و این اولین کتابی است که در عهد پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جامع علوم تألیف گردید.
این جامعه به منزله ی نقشه ایست که برای خلقت و هدایت و ارشاد و تعلیم و تربیت و علم به وقایع جهان بشریت تنظیم شده است. (23)

4- کتاب جَفر

که از تألیفات حضرت علی علیه السلام و شامل همه ی علوم است و محقق در کتاب مواقف می فرماید:
جَفر و جامعه دو کتاب از آثار خطی امام علی می باشد که تمام حوادث جهان تا انقراض عالم در آن موجود است. (24)
***

5- صحیفه ی علویه

یا «صحیفه الفرایض» یا «صحیفه ی کتاب الفرایض» یا «فرایض علی علیه السلام» نام کتابی است که آن حضرت در اصول اخبار و واجبات احکام الهی نگاشته و اکثر اصحاب روایت و ثقات محدثین آن را خدمت امام محمد باقر و امام جعفر صادق دیده اند. (25)

6- کتاب الزکوه

این کتاب در زکات گوسفندان و شتران است که نجاشی از آن نام برده.

7- ابواب فقه

که علی بن ابی رافع از این کتاب نقل می کند که امام علی علیه السلام ابواب فقه اسلامی را در آن بیان فرموده است.

8- کتاب الفقه

محمد بن قیس از این کتاب نقل می کند و آن را «فقه محمدی» نامیده که امام علی علیه السلام در آن احکام فقهی را تشریح فرموده است.

9- عهدنامه ی مالک اشتر

عهدنامه ایست که برای مالک اشتر، حاکم مصر نوشته است،
این رساله ی کوچک اما بسیار بزرگ و با اهمیت، معروف به «سیاست نامه ی علوی» است که انواع سیاست کشورداری را بیان فرموده و در نهج البلاغه از اصبغ بن نباته روایت شده است.

10- وصیت نامه

برای محمد بن حنفیه وصیت نامه ای تنظیم فرمود که برای دین و دنیای هر مسلمان مفید است و راوی آن اصبغ بن نباته است.

11- عجائب احکام

این کتاب شامل قضایا و پیش آمدهای عجیب است که در زمان آن حضرت پیش آمده و یا نزد خلفای گذشته آورده اند، مشکلاتی که آنها از قضاوت آن درمانده و به حضرت امیر مراجعه کرده اند و عبدالله بن ابی رافع آنها را جمع آوری کرده است.

12- ودایع امامت

کتابی است شامل ودایع امامت، شامل (دستورالعمل ها، وصیت نامه ها، هشدارهای لازم) است که به ائمه ی دین یکی بعد از دیگری انتقال یافته و به ارث رسیده است که اسرار امامت و وصایت در آن ثبت شده است.
***
در بحارالانوار از ارشاد مفید و احتجاج طبری روایت کرده که حضرت امام صادق علیه السلام می فرمود:
دانستیم غابر و نکت در قلوب و نقر در اسماع و گوشها را، و به درستی که نزد ماست جفراحمر و جفر ابیض و مصحف فاطمه علیهاالسلام و نزد ماست جامعه که در آنست جمیع آنچه مردم به آن احتیاج دارند.
پس، از تفسیر این کلمات پرسیدند.
حضرت فرمود:
اما غابر، پس علم به آنچه در گذشته واقع شده است، و اما نکت در قلوب، پس آن الهام است
و اما نقر در گوش ها، سخن ملائکه علیهم السلام است که کلام ایشان را می شنویم و شخص ایشان را نمی بینیم،
و اما جَفر اَحمر ظرفی است که در آن سلاح رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می باشد و هرگز خارج نمی شود تا قائم ما اهل بیت قیام کند،
و اما جفر ابیض ظرفی است که در آن توراتِ موسی و انجیل عیسی و زبور داود و کتابهای اولیه خداست
و اما مصحف فاطمه علیهاالسلام در آنست آنچه حادث می شود و پدید می آید و اسامی کسانی که سلطنت می کنند، تا اینکه قیامت برپا شود
و اما جامعه، پس آن نامه ایست که طول آن هفتاد ذراع است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم املاء و بیان کرده به دو لب مبارک و علی بن ابیطالب علیه السلام به دست مبارک خود آنرا نوشته است
در آنست (به خدا سوگند) جمیع آنچه مردم به آن احتیاج دارند تا روز قیامت، حتی اینکه در آن دیه ی جراحت و زخم و دیه ی نوع پوست و نصف آن «یعنی پوست صورت باشد، چقدر است و پوست بدن باشد، چقدر است ***

4- کتاب هائی که در اختیار امام بود

- کتب آسمانی پیامبران الهی
برخی می پرسند که:
منابع علوم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام کدامند؟
علامه مجلسی در ضمن غرایب معجزات امام علی علیه السلام پاسخ می دهد که امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:
و عِندی مائهَ کتابٍ و اربعهَ و عشرونَ کتاباً انزلَ اللهُ تعالی علی شیثِ بنِ آدمَ خمسینَ صحیفه. و علی ادریس النبی علیه السلام ثلثین صحیفه. و علی نوح عشرین صحیفه.
و علی ابراهیم علیه السلام عشرین صحیفه.
و التوره و الإنجیل و الزبور و القرآن. ***
من 124 کتاب از کتب آسمانی را دیده ام که نزد من موجود است بدین ترتیب:
از آدم 50 کتاب
از ادریس 30 کتاب
از نوح 20 کتاب
از ابراهیم 20 کتاب
به اضافه ی توراه- انجیل- زبور- فرقان و قرآن.
***
که مجموعاً 124 کتاب می شود که کلیه فرامین آسمانی و عهدهای الهی برای بشر در این کتب است که روح کلیه ی کتب قدیم در قرآن است.
***
و قرآن در سینه ی علی است.
و علی قرآن ناطق است.
و بر همه ی کُتب آسمانی آگاهی لازم داشته است. (26)
او مفسر و مبین و مدرس علوم قرآنی است. (27)

پی‌نوشت‌ها:

1. شرح ابن ابی الحدید ج 5 ص 200
2. مناقب مرتضوی ص 132
3. بحارالانوار، ج 9، ص 532
4. ترجمه ی مناقب ابن مغازلی ص 180، و مناقب خوارزمی ص 51
5. اصول کافی کتاب حجه ج 1 ص 363 باب 49
6. بحر المناقب خطی به نقل احقاق الحق ج 4 ص 91.
7. مناقب مرتضوی ص 129، و بحر المناقب بنا به نقل احقاق الحق ج 4 ص 91.
8. بحر المناقب خطی به نقل احقاق الحق ج 4 ص 122- و- مناقب خوارزمی ص 51.
9. احقاق الحق ج 5 ص 83
10. احقاق الحق ص 35
11. اصول کافی کتاب الحجه ج 1 ص 72
12. بحار ج 40 ص 211 ط جدید
13. احقاق الحق ج 4 ص 131.
14. ینابیع الموده باب 14 ص 60، امالی شیخ طوسی ج 1 ص 11، و مناقب خوارزمی ص 49 بحار ج 40 و شرح ابن ابی الحدید ص 19.
15. مناقب خوارزمی ص 49، مناقب مرتضوی ص 78، و ینابیع الموده ص 61، و اسعاف الراغبین ص 170.
16. فرائد السمطین ج 1 ص 98، و ینابیع الموده ج 1 باب 14 ص 60، و مناقب خوارزمی ص 48، و مناقب مرتضوی ص 77، و ترجمه ی مناقب مغازلی ص 105، و تذکره الخواص ص 48، و صواعق ابن حجر ص 122.
17. مثنوی معنوی
18. ینابیع الموده ج 1 ص 62، و ارشاد مفید ص 32
19. احقاق الحق ج 4 ص 258 و ج 6 ص 461، و ینابیع الموده ج 1 باب 14 ص 61.
20. انا دارالحکمه و علیٌّ بابها- انا مدینه الجنه و علی بابها- انا مدینه العلم و علیٌّ مفتاتحها.
21. الغدیر ج 3 ص 96، و ینابیع الموده باب چهاردهم ص 61
22. اسرار آل محمد چاپ جدید ص 63
- مرحوم مجلسی در بحار- حافظ ابن عقده- نعمانی در تفسیر قرآن- رافعی در اعجاز قرآن- صدر در الشیعه و الفنون الاسلامیه- ترویه الشیعه به نقل، البیان الشیعه ج 1، که مفصل در تشریح آن وصف می کند.
23. کسانی که کتاب جامعه را دیده اند، مانند: سوید بن ایوب و ابی بصیر که در خدمت امام محمد باقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام آن را مشاهده کرده است.
24. محمد بن حسن صافر در بصائر الدرجات می نویسد: جفر و سلاح و شمشیر و زره رسول خدا میراث امامت بوده که فعلاً دست امام زمان است.
25. کلینی و شیخ طوسی از این صحیفه روایت مفصل نقل کرده اند- الشیعه و الفنون الاسلامیه
26. مراجعه شود به اقسام و جوانب علوم عَلَوی شماره 2- آگاهی امام به کُتُب آسمانی
27. بحارالانوار، ج 9، ص 695

 


منبع:دشتی، محمد، (پائیز 1388)، امام علی (ع) و علم و هنر، قم، انتشارات امیرالمؤمنین علیه السلام، چاپ سوم.